11 ماهگی
دختر خوشگلم از وقتی 11 ماهه شدی یه سری کارا و حرفای جدید یاد گرفتی
مثلا تا یه چی میخای و جلوت رو میگیرم هی میگی نه نه نه نه
به ماهی کوچولوی عیدمون که هنوز زنده س میگی مائییییییییی مائیییییییییییی خیلی دوستش داری و همش دوست داری باهاش بازی کنی
چند باری دستات رو ول کردی و خودت ایستادی ولی زود افتادی زمین و مثل همیشه لبخند زدی دختر خنده روی من
گاهی وقتا تو خونه با مامانی تاتی تاتی میکنی ولی بازم زود خسته میشی و میشینی رو زمین
وقتی میرم تو اشپزخونه دنبالم میایی و میخای در کابینتها رو باز کنی و وسایل توشون رو بریزی بیرون
تازگیا بابائی یادت داده مانیتور رو روشن و خاموش کنی هر وقت من پای کام هستم این کارو میکنی و دگمه خاموش و روشن کردن کام رو هم بلدی و چند باری خاموشش کردی وسط کار
دیگه بگم دختر خوشگلم وقتی حموم میری میزارمت تو لگن و اب پر میکنم توش تو هم شالاپ و شولوپ میکوبی رو اب و کلی کیف میکنی
وقتی سوار ماشین میشیم من شیشه رو میدم پایین اون وقت شما هی میکشی بالا اگه کولر روشن نکنیم از دست تو میپزیم تو ماشینوروجکککککککککککککک
عاشق در اوردن لباسا از تو کشوها هستی و این کار هر روزته
تا وسایلت رو از رو زمین جمع میکنم بدو بدو میایی و دوباره همه رو میریزی زمین
خلاصه یه عالمه شیطنت داری و خیلی هم با مزه و دوست داشتنی هستی دختر طلای مامان
به شدت علاقه داری پرده رو خراب کنی (پرده خونه کر کره ایه) تو هم با تمام سرعت میدوی که بتونی خرابش کنی تا صدات میکنم که دنیز اینکارو نکن سرعتت چند برابر میشه و با تمام هیجان میکوبی رو پرده از دست تویه وروجک پرده رو کامل نمیاریم پایین
یه قسمتی از دیوار هم گچش ریخته علاقه خاصی به کندن اون و خوردن گچش داری(که مامانی همیشه سر میرسه و میگه نخوررررررررررر
جدیدا یاد گرفتی دائما میری جلو تی وی خاموش روشن یا ماهواره رو روشن خاموش میکنی و اگه ما اعتراض کنیم صدات رو میبری بالا میگی ییییییییییییییی بعد هم ن ن ن
یاد گرفتی از مبل بالا بری(تلاشت برای بالا رفتن از مبل خیلی باحال و خنده دار با اون هیکل کوچولوت
راستی چهارشنبه 19 تیر هشتیمن دندونت در اومد(چهارمی از پایین)